
سنتور بدون شك يكي از متداولترين سازهايي است كه هنر دوستان به آن گرايش پيدا ميكنند و بدون اغراق اكثريت قريب به اتفاق آنهايي كه نواختن اين ساز را شروع ميكنند ، اولين درسها را از كتابي به نام دستور سنتور ميآموزند . دستور سنتور كه شايد از پرفروشترين كتابهاي موسيقي ايراني باشد ، در سال 1340 به چاپ رسيد و تاكنون شايد حدود يكصد هزار نسخه از آن مورد استفادهي هنرجويان سنتور قرار گرفته است . اين كتاب ساختهي ذهن استادي است كه حدود چهل سال پيش ، دورانديشي خاص او نظر بر افقهاي دوردست داشت و ميديد كه چگونه بايد مكتبي استوار را در آموزش ساز سنتور بنا نهد . اين چنين بود كه استاد فرامرز پايور مكتب خود را پيريزي كرد.
سالها پيش تنها كتاب ويژهي ساز سنتور ، رديف استاد صبا بود . طبيعي است كه براي يك هنرجو ، آغاز كردن نوازندگي با رديف استاد صبا كار آساني نيست ، زيرا ريزه كاريها و عمق مطالب در حدي است كه هنرجوي تازهكار از درك و اجراي بسياري از آنها عاجز ميماند و منطقي نيست كه نوازندگي با مطلبي سخت آغاز شود . به نظر ميرسد ايدهي اوليهي استاد پايور در تهيه و تنظيم كتابهاي آموزشي متعدد ، اين بوده است كه توالي مطالب چاپ شده و قابل اجرا براي هنرجويان ، از آسان به مشكل و از ساده به پيچيده باشد . منظور از اشاره به جنبههاي تاريخي قضيه ، اين است كه بتوان به ريشههاي اصلي و منطقي اطلاق لفظ «مكتب» به شيوهي آموزشي استاد پايور دست يافت . ذكر چند نمونه براي روشن شدن قضيه لازم است:
- استاد پايور دقت خاصي در مشخص كردن جايگاه هر يك از كتابهاي آموزشي خود دارند و به عبارت ديگر ، شايد انگيزهي چاپ بيشتر كتابهاي ايشان ايجاد پلههاي ساختهنشدهي نردبان پيشرفت براي هنرجويان اين رشته از موسيقي است . براي استادي كه رديفي چون رديف چپكوك را نگاشته است ، انگيزهي چاپ دورهي ابتدايي صرفاً ميتواند پركردن خلأ آموزشي ميان دستور سنتور و رديف استاد صبا باشد . اين دقت نظر شايد از مهمترين دلايل رواج اين مكتب است .
- استاد پايور دقت خاصي در ادارهي كلاسها و پيشرفت مستمر شاگردان خود داشته و استاداني نيز تربيت كردهاند كه بتوانند كتابهاي اين مكتب را در اقصي نقاط كشور ، با بهترين و درستترين شيوهي ممكن ترويج دهند . اين سياست نيز در همه گير شدن شيوهي آموزشي ايشان و مكتبي بودن نوع كار دخيل بوده است .
- استاد پايور بسياري از آثار خود را در قالبي منظم و هدفدار به چاپ رسانده و از آنها براي آموزش هنرمندان زبده سود جسته است . آموزش از روي نت همواره دقت كار را بالا ميبرد و باعث ميشود تقريباً هر كسي بتواند با اطمينان ، قطعهي مورد نظر خود را بيابد و اجرا نمايد .
- فراموش نشود كه واژههاي مكتب و سبك با يكديگر تفاوت اصولي دارند و تصور نشود كه مكتب استاد پايور همان سبك ايشان است . مكتب بيشتر در مورد شيوههاي آموزشي ، و سبك بيشتر در مورد شيوههاي نوازندگي و آهنگسازي يك استاد به كار ميرود . استاد پايور در نوازندگي و آهنگسازي موسيقي ايراني نيز صاحب سبك هستند كه اميدواريم در مقالهاي ديگر به آن بپردازيم . در مقالهي حاضر نگارنده كوشيده است صرفاً به معرفي مكتب ايشان بپردازد .
- واژهي مكتب از اين جهت به كار رفته است كه شيوهي آموزشي استاد پايور در مقياسي بسيار وسيعتر از كلاس شخصي ايشان استفاده ميشود . اين شيوه ، كفايت خود را اثبات كرده و هنرجو تقريباً با اطمينان ميداند كه وارد عرصهاي جدي شده است ؛ عرصهاي كه شايد در بهترين حالت ، به انجام رساندن آن چيزي حدود ده سال طول بكشد ؛ عرصهاي كه با دقت طراحي شده و هر جا كه استاد از ادامه دادن مسير باز بماند ، استادي ديگر در دسترس و قابل مراجعه است . به عقيده نگارنده ، مكتب استاد پايور در نوازندگي سنتور ، نيازمند شرح و بسط و موشكافي است و بايد جزئيات آن براي تمام هنرجويان و هنرآموزان سنتور مشخص شود . براي اين منظور ، از مشاهدات و برداشتهاي شخصي خود ، از زمان ورود به اين مكتب تا لحظهي فارغالتحصيل شدن از آن ، استفاده بردهام . با اين كه آموختههاي دوران تحصيل نگارنده به مدت ده سال (از سال 1363 تا 1373) در اين مكتب ميتواند گوياي بسياري از جزئيات آموزش در اين مكتب باشد ، اما نبايد از نظر دور داشت كه نظرات ديگر شاگردان اين مكتب نيز مسلماً در تكميل و تأييد گفتار زير نقشي بسزا خواهد داشت.

محتواي آموزشي
فارغ التحصيل شدن از مكتب استاد پايور مستلزم گذراندن چهار دورهي مشخص است . براي كل دوره ، 9 كتاب در نظر گرفته شده است و در هر دوره ، يك يا چند كتاب بايد آموخته شود . جالب است بدانيد كه از دهها هزار نفري كه اين دورهها را آغاز كردهاند شايد تعداد انگشت شماري توانستهاند تا آخر دورهها را طي كنند و اين حاكي از شرايط سختي است كه براي ورود به دورهي عالي سنتور در نظر گرفته شده است . با هم نگاهي به اين چهار دوره مياندازيم:
1-دورهي مقدماتي يا آمادگي.در اين دوره هنرجو بايد كتاب دستور سنتور را بياموزد . دستور سنتور از سه قسمت مشخص تشكيل شده است . در ابتدا بخشي كوتاه به آموزش نتها و كششهاي آنها اختصاص داده شده است . اين بخش با تمرينهاي سادهي مضرابزدن (روي ميز) و آموزش محل نتها روي سنتور به اتمام ميرسد . بخش دوم كه بدنهي اصلي كتاب را تشكيل ميدهد ، از يك سري تمرينهاي سادهي مضراب شروع و با چهار مضرابهاي ساده ، آهنگهاي محلي و تصنيفها و رنگهاي قديمي دنبال ميشود . تمام اين قطعات ، با دقت بسيار سادهنويسي شدهاند و از به كار بردن نتهاي زينت و ريز در آنها پرهيز شده است . بخش سوم شامل وَرز آهنگها (اتودها)ي بسياري است كه هنرجو را براي آغاز دورهي بعد كه رديف است ، آماده ميكند . مدت زماني كه براي اتمام دستور سنتور در نظر گرفته شده ، حدود 6 ماه است .
2-دورهي ابتدايي.در اين دوره هنرجو به فراگيري كتاب دورهي ابتدايي (اثر استاد پايور) ميپردازد . اين كتاب كه رديفي مختصر و مفيد به شمار ميرود ، در عين سادگي ، هنرجو را با اصول كلي نوازندگي رديف و تكنيكهاي مهم سنتور آشنا ميكند ؛ به گونهاي كه پس از اتمام آن ، درك و فهم رديف استاد صبا براي هنرجو با سهولت بيشتري انجام ميپذيرد . دورهي ابتدايي شامل پنج دستگاه و پنج آواز است كه تنها دو دستگاه نوا و راست پنجگاه در آن به چشم نميخورد . از سوي ديگر ، استاد به نگرش گوشههاي مهمتر دستگاهها و آوازها بسنده كرده ، تا هنرجو بتواند در اسرع وقت به دورهي بعد كه در نوع خود كاملتر و پيشرفتهتر است ، ارتقا پيدا كند . از ويژگيهاي اين دوره ميتوان به وجود مقدمه ، رنگ و چهار مضرابهاي متنوع براي تقويت دانستهها و قدرت نوازندگي هنرجويان اشاره كرد . زمان در نظر گرفته شده براي يادگيري اين دوره حدود 2 سال است.
3-دورهي متوسطه.اين دوره كه از ديگر دورههاي آموزش سنتور مفصلتر است ، شامل دو مرحلهي جزئيتر است :
الف. در مرحله اول ، هنر جو رديف استاد صبا را براي سنتور ميآموزد . اين رديف اولين كتابي است كه به طور اختصاصي براي ساز سنتور به چاپ رسيده و شامل هفت دستگاه موسيقي ايراني و پنج آواز فرعي آن است . رديف استاد صبا در نوع خود بينظير است و ذوق سرشار و ابتكارهاي بديع استاد را در جاي جاي خود مينماياند . همراه اين رديف ، به هنرجويان پيش درآمدها و رنگهاي راست كوك از كتاب مجموعهي پيش درآمدها و رنگهاي استاد پايور تدريس ميشود تا كمبود نسبي قطعات ضربي رديف تا حدي جبران شود . گذراندن اين مرحله دو سال و نيم به طول ميانجامد.
ب. در مرحله دوم ، سه كتاب كه در بردارندهي قطعات ضربي استاد پايور است ، با هم به هنرجو تدريس ميشود . اين كتابها شامل كتاب سي قطعه چهار مضراب براي سنتور ، قطعات موسيقي مجلسي براي سنتور و هشت آهنگ براي سنتور است . چهار مضرابها و قطعات بسيار متنوع اين كتابها ، مهارتهاي نوازندگي هنرجو را تا حد اعلا بالا ميبرد و به جرأت ميتوان گفت كسي كه به خوبي از عهدهي نواختن چهار مضرابهاي سي قطعه برآيد ، تقريباً هر قطعهاي را كه براي سنتور نوشته شود ، به راحتي ميتواند اجرا كند . زماني كه براي آموختن اين سه كتاب در نظر گرفته شده ، حدود سه سال است .
4-دوره عالي.دشوارترين و در عين حال زيباترين دورهي آموزش سنتور همين دورهي عالي است . بدنهي اصلي اين دوره را رديف چپ كوك استاد پايور تشكيل ميدهد ؛ رديفي كه عميقترين مفاهيم رديفي و دشوارترين تكنيكهاي نوازندگي سنتور را در بر ميگيرد ؛ رديفي كه در عين اصالت ، حاكي از نگرش عميق و نكته بينانهي استاد به رديفهاي پيشينيان است . چهار مضرابهاي رديف چپ كوك در عاليترين سطوح زيبايي شناختي و مهارت ، ساخته و پرداخته شدهاند . بديهي است كه كوك خاص به كار رفته در اين رديف (چپ كوك) افقهاي بسياري را در اجراي دستگاهها و آوازهاي مختلف گشوده است . در هر صورت هنرجوياني كه دورهي متوسطه را به اتمام رساندهاند ، اگر آمادگي لازم را براي اجراي رديف چپ كوك احراز نكرده باشند ، رديف استاد صبا را در چپ كوك مينوازند تا با مختصات اين كوك بيشتر آشنا شوند . پس از آن ، رديف چپ كوك به همراه پيش درآمدها و رنگهاي چپ كوك تدريس ميشود و در پايان رنگ شهرآشوب شور كه توسط استاد پايور براي سنتور تنظيم شده است ، آموزش داده ميشود . دورهي عالي در مجموع چيزي حدود سه سال تمام به طول ميانجامد.
با يك حساب سرانگشتي مشخص ميشود كه گذراندن چهار دورهي خاص مكتب استاد پايور ، در حدود ده سال تمام طول ميكشد و اين در حالي است كه به گفتهي خود ايشان تخمينهاي ذكر شده ، متناسب با پيشرفت يك هنرجوي بسيار باهوش و كوشا در زمينهي موسيقي ايراني در نظر گرفته شده است . چه بسا شاگرداني كه بعد از ده سال نوازندگي هنوز به دورهي عالي سنتور راه پيدا نكردهاند . جالب اينجاست كه توالي دورهها چنان منطقي و پشت سر هم است كه با دانستن دورهاي كه يك هنرجو در آن به سر ميبرد ، ميتوان بر آورد نسبتاً خوبي از مهارتها و دانش او در زمينهي موسيقي ايراني به عمل آورد.

پويندگي در مكتب استاد پايور
مكتب استاد پايور شامل كلاس خصوصي ايشان ، كلاسهايي كه زير نظر ايشان اداره ميشوند و كلاسهايي است كه توسط شاگردان مستقيم ايشان در تهران و شهرستانها اداره ميشوند . كلاسي كه زير نظر ايشان اداره ميشود ، كلاسي است كه مدرس آن براي آقايان ، آقاي سعيد ثابت ، و مدرس آن براي خانم ها، خانم تهمينه حقگو هستند (مدرس كلاس خانمها در بيست سال اخير پنج بار تغيير كرده است ، كه به ترتيب عبارتند از خانم مينا افتاده ، خانم شهپر شجاعاردلان ، خانم ماندانا اكبري ، خانم پريسا فتوحي و خانم تهمينه حقگو).
در مورد كلاسهايي كه توسط شاگردان مستقيم استاد اداره ميشوند نيز بايد گفت ، با اين كه همهي آنها وجوه مشترك بسياري (از لحاظ شيوهي تدريس و محتواي آموزشي) دارند ، كيفيت آموزش و نزديكبودن آن به شيوهي تعليم استاد پايور ، نسبت مستقيمي با مدت زمان شاگردي نزد استاد و مرحلهاي كه در آن به سر می برده ، دارد.
به طور خلاصه ، هر هنرجو نسبت به مكتب استاد پايور در يكي از اين سه مرحله به سر ميبرد:
1-مرحلهي ورود به مكتب و آغاز شاگردي. در طول ساليان مختلف سياستهاي متفاوتي بر پذيرش شاگرد در اين مكتب حاكم بوده است . شايد بتوان قانونمندترين و سختگيرانهترين شرايط را در دههي 1360 جستوجو كرد . شرايطي كه بدون شك راه را براي پذيرش مستعدترين و با صلاحيتترين شاگردان مهيا مينمود . طبق اين شرايط ، هنرجو بايد ابتدا توسط فردي شناخته شده ، به استاد معرفي شود . به عبارت ديگر ، هنرجو فقط در صورت داشتن معرف پذيرفته ميشد و معرف تعهد ميكرد كه فرد معرفي شده ، در انگيزههايش براي آموختن سنتور مصمم است و صلاحيت اخلاقي لازم را براي ورود به مكتب دارد . تنها در دهه 1360 بود كه استاد آموزش تعدادي شاگرد را از دورهي اول (دستور سنتور) پذيرفتند و از آن پس بيشتر شاگردان خود را از ميان هنرجويان پيشرفته و مستعدترِ شاگردان خود و از ميان كساني كه در شهرستانهاي مختلف تمايل به تدريس و اشاعهي ساز سنتور داشتند ، انتخاب ميكردند . به عبارت ديگر فرد متقاضي ميبايست واجد انگيزههاي خاص و هدفي مشخص ميبود تا اجازهي ورود به حلقهي شاگردان استاد را پيدا ميكرد.
2- گذراندن دورهها. براي هر شاگرد هفتهاي يك جلسه (براي شهرستانيها هر دو هفته يك جلسه) حدود نيم ساعت در نظر گرفته ميشد . شاگرد بعد از تحويل دادن درس خود و رفع اشكالهاي مربوطه ، درس جديد را نت خواني ميكرد و استاد آن را براي او مينواخت . اين روش در مورد كساني به كار ميرفت كه در حال پيشرفت در دورهي خاصي بودند . براي كساني كه دورهي خاصي را نزد استاد ديگري گذرانده بودند و يا در حال گذر از دورهاي به دورهاي ديگر بودند ، روش ديگري به كار ميرفت . شاگرد موظف بود بخش قابل توجهي از يك دستگاه يا چند قطعهي ضربي را همزمان تحويل استاد دهد و سپس اشكالاتش را رفع نمايد . در چنين مواردي درس جديد به هنرجو داده نميشد . معمولاً از هنرجو خواسته ميشد يكي از درسهاي گذشتهي خود را به عنوان «دوره» اجرا كند و انتظار ميرفت كه دورهها به خوبيِ درسهاي جديد تحويل داده شوند .
در مراحل ابتدايي شاگرد موظف است دقيقاً مانند نت بنوازد ، ولي با پيشرفت او اين تأكيد برداشته ميشود و به شاگرد اجازه داده ميشود در محدودهي تواناييهاي خود دست به ابتكار و بداههنوازي بزند . پس از اتمام هر دورهي آموزشي ، تواناييهاي هنرجو مورد ارزيابي قرار ميگرفت و تنها در صورت داشتن تواناييها و شرايط لازم ، دورهي بعد تدريس ميشد ؛ در غير اين صورت شاگرد موظف بود تمام مطالب دورهي قبل را به اصطلاح دوره كند .
3-فارغ التحصيلي از مكتب استاد. روش استاد اين است كه پس از اتمام هر چهار دورهي ذكر شده ، ادامهي كلاس را براي هنرجو جايز نميدانند و او را به عنوان فارغالتحصيل تشويق به ترك كلاس و مشاركت فعال در صحنههاي هنري كشور مينمايند . به اين ترتيب ، اتمام رديف چپكوك و رنگ شهرآشوب و تأييد استاد به معناي فارغالتحصيلي هنرجو است . استاد پايور ظاهراً مدرك خاصي براي فارغالتحصيلان مكتب خود در نظر نگرفتهاند ؛ با وجود اين در سال 1372 در توضيح داخل جلد آلبوم دستور سنتور ، ايشان از هشت نفر به عنوان فارغالتحصيلان مكتب خود نام بردهاند : مينا افتاده ، ماندانا اكبري ، سعيده ثابت ، نادر سينكي ، احد رهنمايي ، پيمان آذرمينا ، پژمان آذرمينا و تهمينه حقگو .

برنامههاي جانبي مكتب
سه مورد است كه به نظر نگارنده به عنوان تأثيرگذارترين اقدامات استاد در پرورش شاگردان مؤثر بوده است:
1-تأكيد بر تقويت ضرب شناسي. استاد معتقد هستند كه دانستن ضرب و آشنايي با نوازندگي تمبك از مسائل بسيار مهمي است كه هر نوازنده بايد براي آن وقت صرف كند . بسياري از اوقات ، خود ايشان با شاگردان ضرب ميگرفتند تا آنها را با ريتم صحيح قطعات ضربي آشنا سازند و تأكيد داشتند كه نوازنده سنتور بايد در هر فرصتي كه پيش ميآيد قطعات را با همراهي تمبك تمرين كند و حتي بتواند ضربهاي ساده ايراني را با تمبك اجرا كند . تقويت حس ضربشناسي امري است كه ميتواند همواره هنرجو را در اجراهاي گروهي و همنوازي با تمبك ياري دهد.
2-تأكيد بر رعايت انضباط و اخلاق و ادب. استاد پايور فردي بسيار منضبط و مبادي آداب هستند و معتقدند كه اخلاق خوب باعث خواهد شد كه هنرمند در جامعه و ميان مردم از اعتبار و منزلت بيشتري برخوردار شود . از سوي ديگر ، رعايت انضباط همواره بستري فراهم ميآورد تا استعدادهاي ناشكفته ، بشكفد و فرد موفقيت بيشتري در زندگي كسب كند و اين دو مورد را استاد پايور ضمن آموزشهاي هنري ، با جديت و تأكيد خاصي به تمامي هنرجويان خود ميآموختند.
3-برگزاري كنسرتهاي مرتب.يكي از برنامههاي لاينفك مكتب استاد پايور در دهه ی 1360 و نيمه اول دهه ی 1370 برگزاري كنسرتهاي خاص به منظور تشويق شاگردان و عادت دادن آنها به اجرا در حضور جمع بود . در هر برنامه حدود 10 تا 15 نفر از شاگردان مكتب ايشان ، از ابتداييترين مرحله (دستور سنتور) تا پيشرفتهترين دوره (دوره عالي) به ارائهي آموختهها و هنر خود ميپرداختند و موظف بودند قطعات از پيش تعيين شدهاي را در حضور استاد ، ديگر شاگردان و والدين آنها اجرا كنند . مسلم است كه كنسرتهاي فوق در تقويت حس رقابت در شاگردان و عادت دادن آنها به اجراي موسيقي در ميان جمع ، تأثير بسزايي داشته است.
البته در دورهي خاصي نيز استاد پايور كنسرتهايي خصوصي براي بهترين شاگردان خود برگزار كردند و اين برنامه را ماهها ادامه دادند (اغلب به صورت همنوازي با استاد محمد اسماعيلي). هدف استاد از برگزاري اين برنامهها به طور قطع ، آشنا كردن شاگردان خود با شيوههاي نوازندگي برتر و تفهيم مفاهيم عميق رديف استاد صبا بوده است.

مقاله فوق فرصتي بود براي آنكه به مهمترين نكات مكتب استاد پايور اشاره شود . بيترديد هنوز مطالب بسياري در مورد مكتب ايشان ناگفته مانده است . از آنجا كه دانستن ويژگيهاي مختلف مكاتب آموزشي (بهويژه آنهايي كه در ترويج موسيقي ايراني نقش كليدي داشتهاند) راه را به سوي پيشرفت هر چه بيشتر موسيقي ايراني باز ميكند ؛ اميدواريم كه ديگران نيز در شناساندن مكتبهاي مختلف قلم به دست گيرند و همگان را در جريان شيوههاي گوناگون تدريس موسيقي قرار دهند . شايد همين تبادل نظرها موجبات رسيدن به شيوههاي بهتر و كمنقصتر را فراهم آورد . به اميد روزي كه در آموزش هر ساز ايراني چندين مكتب موفق و پويا وجود داشته باشد.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد...
نظرات شما عزیزان: